تکرارگر
(Repeater)برای
اتصال دو شبکه با هفت لایه یکسان استفاده
میشود.
پیغام
را فقط تکرار میکند و کاری به درستی آن
ندارد.
فقط
در لایه فیزیکی عمل میکند.
پل
هم در لایه فیزیکی و هم در لایه پیوند داده
قرار میگیرد.
دلایل
استفاده از پل عبارتند از:
گستردگی
جغرافیایی.
ایجاد
شبکه های مختلف.
عدم
انتقال ترافیک محلی.
افزایش
سرعت.
افزایش
فاصله جغرافیایی.
افزایش
امنیت.
پل
توانایی های زیر را دارد:
۱.تبدیل
فریمهای مختلف به هم
۲.
قابلیت
تطابق نرخ انتقال
۳.
تطابق
حداکثر طول فریم
۴.
وجود
یا عدم وجود اولویت در فریم داده
۵.
وجود
یا عدم وجود Ack
و
NAck.
۶.
امنیت(برای
برخی شبکه ها نظیر شبکهای محلی بیسیم)
انواع
پل :
پل
نامریی.
پل
مسیریاب مبدا.
پل
راه دور.
مسیریاب
هم در شبکه هم در انتقال داده و هم در
فیزیکی قرار میگیرد.
دو
نوع مسیریاب داریم ایستا و پویا.
دروازه
Gateway
در
تمام لایه ها قرار میگیرد و در واقع نقش
تبدیل گر پروتکل را دارد.
کلاس
A
با
۰ کلاس B
با
۱۰ کلاس C
با
۱۱۰ کلاس D
با
۱۱۱۰ و کلاس E
با
۱۱۱۱ شروع میشن.
آدرس
دهی کلاسی باعث میشد آدرسهای زیادی
بلااستفاده باشند بنابراین آدرس دهی بدون
کلاسی استفاده شد.
در
آدرس دهی بدون کلاس :
آدرسهای
یک بلوک باید پشت سر هم باشند.
تعداد
آدرسهای بلوک باید توان دو باشد.
آدرس
ابتدایی باید بر تعداد آدرسها بخشپذیر
باشد.
شیوه
نمایش آدرس دهی بدون کلاس بصورت x.y.z.t/n
است
که اولین آدرس با صفر کردن 32-n
بیت
سمت راست آدرس باینری بدست میآید و آخرین
آدرس با یک کردن آن بیتها.
اسلش
n
در
آدرس دهی بدون کلاس به معنای ماسک زیرشبکه
است.
استفاده
از NAT
مشکل
کمبود آدرس را حل میکند ولی :
۱.
NAT مدل
معماری IP
را
نقض میکند.
۲.
NAT مدل
اتصال نقطه به نقطه را نقض میکند
۳.
NATمدل
بدون اتصال اینترنت را نقض میکند
۴.
NATاصل
مستقل بودن لایه بندی پروتکل ها را نقض
میکند.
۵.
برخی
از پروتکلها در NAT
قابل
اجرا نیستند.
۶.
بعلت
محدودیت تعداد شماره پورتها در شبکه محلی
با آدرس دهی NAT
هم
محدودیت داریم.
پروتکل
ARP
برای
تبدیل آدرس IP
به
آدرس MAC
استفاده
میشود و پروتکل RARP
برعکس
آن.
هر
بسته IP
بصورت
اجباری ۲۰ بایت سرفصل دارد و حداکثر ۶۰
بایت.
مقدار
HLEN
در
IP
را
باید در ۴ ضرب کرد.(حداقل
۵ و حداکثر ۱۵ است)
بجز
قطعه آخر طول تمام قطعات IPباید
مضرب ۸ باشد و آفست هر قطعه یک هشتم مجموع
طول کلی قطعه های قبلی است.
در
واقع آفست یک هشتم آدرس بایت شروع است.(آفست
بسته اول صفر است)
فیلدهایی
که برای MTU
باید
در نظر گرفت عبارتند از فیلد شناسایی.
فیلدهای
MF
و
DF.
فیلد
آفست.
مشکلات
قطعه بندی:
تحمیل
سربار محاسباتی به مسیریابها.
هر
قطعه حداقل ۲۰ بایت سربار دارد.
گم
شدن یک قطعه باعث میشود کل بسته حذف شود.
سر
فصل در IPv6
دقیقا
۴۰ بایت است.
برای
گذر از IPv4
به
IPv6
سه
راه کار وجود دارد:
۱.
پشته
دوتایی.
۲.
تونل
زنی.
۳.
ترجمه
سرفصل.
حالاتی
که ICMP
ارسال
میشود:
۱.عدم
تشخیص آدرس مقصد توسط مسیریاب یا در دسترس
نبودن مقصد.
۲.
حذف
بسته به علت منقضی شدن طول عمر.
۳.وجود
مقدار نامعتبر در سرفصل.
۴.
تقاضای
کاهش نرخ ارسال بسته ها یا عدم ارسال آنها
بعلت وقوع ازدحام.
۵.
اعلام
گزارش خطای تغییر مسیر.
حالاتی
که باعث ارسال ICMP
نمیشوند:
۱.
پاسخ
به داده گرامی که یک پیغام خطای ICMP
را
حمل میکند.
۲.
برای
داده گرام قطعه بنده شده که اولین قطعه
نیست.
۳.
برای
داده گرامی که آدرس پخش گروهی است.
۴.
برای
داده گرامی که آدرسهای خاص نظیر ۱۲۷.۰.۰.۱
یا ۰.۰.۰.۰
دارد.
اهدافی
که باید الگوریتمهای مسیریابی بعضی از
آنها را برآورده کنند:
۱.
درستی
Correctness
۲.
سادگی
Simplicity
۳.
استحکام
و تحمل پذیری خطا Robustness
۴.
پایداری
Stability
و
همگرایی Coveragence
۵.
عدالت
Fairness
۶.
اولویت
۷.
بهینگی.
برای
مسیریابی بدون کلاس از بزرگترین ماسک زیر
شبکه شروع به اعمال میکنیم.
تعداد
سطوح بهینه در ساختار سلسله مراتبی برای
شبکه ای با n
مسیریاب
ln
n است
و مسیریاب نیز e
*ln n سطر
خواهد داشت.
الگوریتم
حالت-پیوند
از روش Flooding
استفاده
میکند.
الگوریتم
بردار-فاصله
از اطلاعات مسیریابهای مجاور استفاده
میکند.
اسمهای
دیگر این الگوریتم بلمن فورد فولد فورکرسون
و RIP
است.
در
RIP
بینهایت
۱۶ است و فاصله بر حسب تعداد پرش است.
پروتکل
OSPF
یک
پروتکل درون دامنه ای بر اساس حالت-پیوند
است و معیارهای فاصله متفاوتی میتواند
داشته باشد.
مسیریابی
بردار-راه
برای بین دامنه ای است و معیار هزینه ندارد
و از پروتکلهای معروف آن BGP
است.
در
مسیریابی بردار-راه
اگر خود AS
در
مسیر پیغام باشد برای جلوگیری از حلقه
آنرا نادیده میگیرد.
در
مسیریابی گروهی از پروتکلهای Multicast
OSPF(پیوند-حالت)
DVMRP(بردار-فاصله
همان RIP
گسترش
یافته)
و
CBT
استفاده
میشود.
توصیفگرهای
ترافیک عبارتند از:
میانگین
نرخ پاده.
قله
نرخ داده.
حداکثر
اندازه انفجار و پهنای باند موثر.
سطل
سوراخدار ترافیک با نرخ متغیر با به ترافیک
با نرخ ثابت تبدیل میکند.
سطل
نشان دار ترافیک با نرخ متغیر و یا انفجاری
را به ترافیک با یک نرخ حداکثر تبدیل
میکند.
کلاسهای
D
و
Eآدرس
شبکه ندارند.
چیزهایی
که باید از کتاب خوانده شود:
تکرارگر.
پل.
پل
نامریی.
پل
مسیریاب مبدا.
پل
راه دور.
مسیریاب.
دروازه.
شبکه
های Backbone.
شبکه
های محلی مجازی Virtual
Lans. روشهای
مختلف سوییچینگ (مداری.
پیغام.
بسته
ای).آدرس
دهی لایه شبکه.
کلاس
های آدرس دهی.
ماسک
زیرشبکه.
زیرشبکه
و فوق شبکه سازی.
آدرس
دهی بدون کلاس.آدرس
دهی سلسله مراتبی.آدرس
دهی NAT.
پروتکل
های ARP
و
RARP
و
BOOTP
و
DHCP.
پروتکل
IP.(مهم
ها :
بدست
آوردن طول سرفصل و داده.
فیلد
شناسایی.
فیلدهای
DF
و
MF.
فیلد
آفست.
فیلد
TTL.)
قطعه
بندی IP.
حداکثر
واحد انتقالMTU.
IPv6. راهکارهای
رفتن به IPv6
از
IPv4(پشته
دوتایی.
تونل
زنی.
ترجمه
سرفصل.).
ICMP و
IGMP.معیارهای
مسیریابی.
انواع
مسیریابی.
مسیریابی
دامنه ای بدون کلاس CIDR.
مسیریابی
سلسله مراتبی.الگوریتم
حالت-پیوند.
الگوریتم
بردار-فاصله.
الگوریتم
بردار-مسیر.
الگوریتم
RIP.
الگوریتم
OSPF.
مسیر
یابی بین دامنه ای و درون دامنه ای.
پروتکل
دروازه مرزی BGP.پروتکل
انتشار گروهی.کنترل
ازدحام.میانگین
نرخ پاده.
قله
نرخ داده.
حداکثر
اندازه انفجار و پهنای باند موثر.
پروفایلهای
ترافیکی(نرخ
بیتی ثابت CBR.
نرخ
بیتی متغیر VBR.
انفجاری
Bursty).راههای
کنترل ازدحام(تامینن
شبکه.
مسیریابی
آگاه از ترافیک.کنترل
پذیرش.
اجتناب
از ترافیک.
ریزش
بار).
سطل
سوراخدار.
سطل
نشان دار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر